ک فرد کارآفرین باید پشتکار داشته باشد و خدمت به خلق را سرلوحه کار خود قرار دهد. همیشه مثبتاندیش باشد و از خطای زیردستان خود بگذرد.
بیوگرافی فاطمه دانشور
در زندگی نامه فاطمه دانشور اینگونه آمده است که: فاطمه دانشور یکی از کارآفرینان موفقی است که 42 سال سن دارد و از ۲۷ سالگی وارد حوزه کسب و کار شده است. او مدیرعامل شرکت سپهر آسیاست که در عرصه واردات و صادرات سنگ آهن فعالیت می کند. همچنین مدیرعامل موسسه خیریه مهرآفرین هم است. او در خانوادهای به دنیا آمده که مادربزرگش تمام اشعار شاهنامه را حفظ بوده و برای آنها به صورت قصه تعریف می کرده و داستان های خود را به اینکه ذات یزدان (خدا) در موفقیت رستم و سهراب و… نقش داشته است به پایان می برده.
خانم فاطمه دانشور می گوید: این نوع تربیت باعث شد تا همیشه سایه خود خدا را بر سر خود احساس کنم و بتوانم بر مشکلات غلبه کنم. دانشور از فراز و نشیب های زندگی تا رسیدن به موفقیت برای ما صحبت می کند که ماحصل آن را می خوانید.
چی شد که جرقه کارآفرینی در ذهن شما زده شد؟
من چند سال است که متوجه شدم کارآفرین هستم. اصلاً به این فکر نبودم که کارآفرین شوم. چون می خواستم به اهداف خود برسم پول نیاز داشتم. زمانی که من به طور جدی شروع به کار کردم هیچ پولی نداشتم ولی با ارتباط های مؤثر و سالم خود توانستم در شرایطی که فقط ۶۰۰ هزار تومان پس انداز داشتم بتوانم با همین فن ارتباط مؤثر در یک پروژه 7 میلیارد تومانی وارد شوم.
چگونه توانستید با این پول کم گام به این بزرگی بردارید؟
زمانی که لیسانس خود را در رشته مدیریت خدمات بهداشتی گرفتم بلافاصله در مقطع فوق لیسانس در رشته مدیریت بازرگانی وارد شدم. خیلی زود متوجه شدم که تفاوت زیادی میان مدرک لیسانس و فوق لیسانس وجود ندارد و باید وارد حوزه کسب و کار شوم. برخلاف رشته ای که خوانده بودم توسط یکی از دوستانم در شرکت ایران خودرو مشغول به کار شدم.
چند سالی که در ایران خودرو کار کردم شرایط و انضباطی که در آنجا حاکم بود من را فولاد آبدیده کرد تا اینکه دیگر کار در آن جا من را راضی نکرد.
برخلاف صحبت های دوستانم که می گفتند من نباید از آنجا بیرون بیایم از کارم استعفاء دادم. در این زمان بود که متوجه شدم جسارت دارم چون کار به آن خوبی را از دست داده بودم و در راهی قدم گذاشته بودم که اصلاً از عاقبت آن با خبر نبودم.
چون در طول چند سال کار خود ۲-۳ میلیون تومان جمع کرده بودم با یکی از دوستان خود وارد حوزه واردات و صادرات اسباب بازی شدم. متأسفانه تمام دارایی خود را در آنجا از دست دادم. برای بار دوم با وجود اصلاح اشتباهاتم دوباره شکست خوردم. شرایط به گونه ای شده بود که من ۱۲ طلبکار داشتم که هر روز با من تماس می گرفتند و خانواده ام از این جریان خبر نداشتند. میان همه گرفتاری هایم یکی از دوستانم با من تماس گرفت و گفت همسرم بنا به دلایلی نمی تواند با من راهی سفر حج شود و تو با من بیا. با ۱۰۰ دلاری که برای خرید سوغاتی با خود برده بودم راهی این سفر شدم. این سفر باعث شد که خدا را نزدیک تر از همیشه به خود احساس کنم و روز آخری که قصد برگشت به تهران را داشتیم فهرستی را که ۴۰ خواسته و آرزوی خود را در آن نوشته بودم از خدا خواستم. از این همه خواسته خود در درگاه خداوند شرمنده شدم و همان جا از او خواستم تا مشکلاتم حل شود و به ازای آن یک چهارم از درآمد خود را صرف امور خیریه کنم. این شد که هسته اولیه موسسه مهرآفرین شکل گرفت و من شدم فاطمه دانشور مهرآفرین.
زمانی که به تهران آمدید با طلبکاران خود چه کار کردید؟
بعد از دو هفته که وارد تهران شدم. نزد یکی از طلبکارانم که به ظاهر فرد خشنی بود رفتم و در کمال ناباوری مشاهده کردم که او نه تنها از من پولی نخواست بلکه تمام چک هایم را پس داد. در کنار این کارش کلید یک شرکت مبله شده را داد و گفت هر وقت توانستی پول درآوری قرض خود را بده.
چون پولی نداشتم نزد یکی از آشنایانم که صندوق قرض الحسنه داشت رفتم. تمام اهداف خود را برای او گفتم و در آنجا با همسرم که او هم در کار خود شکست خورده بود آشنا شدم و ازدواج کردم. با کمک یکدیگر شرکتی را که الان نام آن شرکت بازرگانی سپهر آسیاست، تأسیس کردیم و تمام کالاها را در حوزه واردات و صادرات پوشش می دادیم. در میان سفارش هایی که به ما میشد چند بار سفارش خرید و فروش سنگ آهن داشتیم که آن را نادیده می گرفتیم.
چرا آنرا در نظر نمی گرفتید؟
چون فکر می کردم که هیچ سودی در آن وجود ندارد. تا اینکه برای اولین بار برای گرفتن کارت بازرگانی خود با فردی که نمی توانست سنگ آهن خود را از کشور خارج کند آشنا شدم.
با فن مذاکره ای که در من و همسرم وجود داشت توانستیم این فرد که یکی از افراد معتمد در بازار بود را قانع کنیم تا به صورت امانی یک بار 4 میلیارد تومانی را بدون هیچ هزینه ای در اختیارمان قرار دهد. همچنین حمل بار به بندرعباس را که یک میلیارد تومان هزینه نیاز داشت به صورت امانی حمل کردیم. کل روند کاریمان که به ۷میلیارد تومان نیاز داشت و باید حداقل نصف آنرا را در اختیار داشته باشیم فقط با 600 هزار تومان که آن هم هزینه رفت و آمد من بود انجام شد. بار به مقصد رسید و مشمول پاداش هم شدیم. به این ترتیب پول افرادی را که به صورت امانی بارشان را گرفته بودیم بازگرداندیم و از این کار سود سرشاری به من و همسرم رسید.
با سرمایه ای که بهدست آوردید چه کار کردید؟
عهدی را که با خدا بسته بودم انجام دادم و دفتری به اسم موسسه مهرآفرین تأسیس کردم و در آن کودکان کار خیابانی و بد سرپرست را تحت پوشش قرار دادم در این موسسه بعد از بازتوانی برای آنها کار ایجاد می کنم و آنها را راهی بازار کار می کنم.
زمانیکه که وارد این ماجرا شدم پدرم فوت کرد و سهم الارث وارثان را خریداری کردم و خانه پدری خود را به این ماجرا اختصاص دادم. در مناطق محروم شعبه زدم و همسرم در این راه خیلی به من کمک کرد. شعباتی را در بندرعباس، کرمان، سیرجان، خرم آباد، تبریز و مشهد زدیم. ماموریت خودم را در موسسه مهرآفرین به حمایت و توانمندسازی کودکان بد والدین یا بد سرپرست و مادران آنها قرار دادم.
شما علاوه بر مهرآفرین مدیرعامل شرکت سپهر آسیا هم هستید در این شرکت چه کار میکنید؟
کار ما در این شرکت تولید و فروش فرآورده های معدنی بود. در این فرایند ما معادنی را که خود کشف کرده بودیم یا معدن دارانی که نمی دانستند چه کنند را تحت پوشش قرار دادیم. همه امکانات استخراج، فرآوری و نسب ماشین آلات و تجهیزات را برای آنها انجام می دادیم.
آیا شما خود را کارآفرین موفقی می دانید؟
من خودم را موفق می دانم ولی بهتر از این هم می توانم باشم. چون اهداف بلندتر از این هم دارم. همیشه گفته ام وقتی یک زن به قله موفقیتی که یک مرد می رسد دست پیدا کند جای تبریک دارد چون مرد با ایشالله و ماشاء الله به موفقیت رسیده ولی یک زن با اما و اگر.
یک کارآفرین موفق چه معیارهایی باید داشته باشد؟
یک فرد کارآفرین باید پشتکار داشته باشد و خدمت به خلق را سرلوحه کار خود قرار دهد. همیشه مثبتاندیش باشد و از خطای زیردستان خود بگذرد. شکستها را نتیجه بداند، مسوولیت کارها و خطاها را به عهده بگیرد. از زیر بار مسوولیت شانه خالی نکند.
یک کارآفرین از کاه، کوه نمیسازد. مشکلات را خرد میکند و بعد آنها را حل میکند. قدرت ریسکپذیری کارآفرین بالاست. در تمامی اینها هدفگذاری صحیح و پشتکار لازمه کار است. آدم کارآفرین جاهطلب، مغرور و قدرت طلب نیست بلکه متواضع و فروتن است.
خانم فاطمه دانشور در حال حاظر کارآفرین، تاجر ایرانی و از اعضای شورای اسلامی شهر تهران در دوره چهارم می باشد.