مدیریت

مدیریت

مدیریت بی انتهاست و پایانی ندارد

 

 مقدمه

از زمانی که بشر به زندگی اجتماعی روی آورد, برای رفع نيازهای خود همواره در کارهای دسته جمعی و گروهی نياز به هماهنگی و رهبری و در بسياری موارد برنامه ريزی و سازماندهی پيدا کرد.

در هر زمينه ای که برای تحقق اهداف دسته جمعی نياز به همکاری پيدا می شد.

ولی واقعيتی که وجود دارد اين است که بدون وجود انديشه مديريتی از بدو زندگی اجتماعی انسانها, يا از بدو تاريخ, عمل مديريت وجود داشته است

بررسی تاريخ ملل باستانی مانند مصر, چين, ايران و روم نشانگر آنست که بدون وجود سيستمهای منطقی از اعمال سازمان يافته و نظام دار و بدون مديريتی دقيقي امکان اجراي سيستمهای آبياری و کشاورزی منظم  برای آبادانی سرزمينهای آنها, ساختن آثار معماری بسيار عظيم و دقيق و زيبا و بسياری از موارد ديگر امکان پذير نبود

 مديريت چيست؟

انسان برای ميل به مقاصد خود و جهت دادن به فعاليتهای در راستای هدفهايش به سرپرستی, نظارت وهماهنگی و هدايت نياز دارد. مجموعه وظايفی که رفتار و فعاليتهای سازمان را در مسير هدف تنظيم تداوم فعاليت خود به مديريت نياز دارد .  مدیر کسی است که این گردونه را می چرخاند. به کارگرفته شدن منابع، دانش، مهارت ها و نیروی انسانی با بیشترین  

ظرفیت که به کارآیی و اثربخشی می انجامد؛ وضعیتی که از یک سو بهره وری را برای سازمان به ارمغان می آورد و از سوی دیگر از اتلاف وقت، هدر رفت پول و بی ثمری جلوگیری می کند

مدیریت بی انتهاست و پایانی ندارد

مدیریت یک شغل بسیار پر مشقت است. اگر چه هر مدیر مسئول موفقیت واحد خود است، اما هیچ نقطه پایانی برای شغل مدیریت وجود ندارد. یعنی هیچ وقت یک مدیر نمی تواند بگوید ” خب کار من تموم شد” . برخلاف مدیر ، یک مهندس می تواند کارهایش را به اتمام برساند. مثلا یک پروژه را تمام میکند و تحویل می دهد. یک حسابرس کارش را تمام می کند و تحویل می دهد. یک مدیر باید همیشه کار خودش را ادامه بدهد. و واقعا نمی داند چه زمانی موفق می شود و چه زمانی شکست می خورد. چون یک مدیر باید پیوسته حرکت کند و برود. مدیریت پر است از اتفاقات پیش بینی نشده ، یک مدیر واقعا نمی داند امروز قرار است چه اتفاقی بیفتد. درست است پیش بینی می کند ، برنامه ریزی می کند و بر اساس آن برخی زمانها اقدام هم می کند. ولی واقعا برخی روزها اتفاقاتی می افتد که هرگز فکرش را هم نمی کرد. این را کسی  مثل من می فهمد که سالها مدیریت کرده است

وظایف مدیریت ؟

سازماندهی:

از جمله مهمترین ومعروف ترین انواع ساختار های سازمانی می توان ساختار وظیفه ای، ساختار مبتنی بر تولید یا عملیات، ساختار مبتنی بر منطقه عملیات، ساختار مبتنی بر ارباب رجوع یا مشتری، ساختار ترکیبی،ساختار پیوندی، ساختار ماتریسی، ساختار بر مبنای پروژه و ساختار آزاد را نام برد که توضیح و تشریح آنها از حوصله این بحث خارج می باشد

رهبری:

برنامه ریزی وسیله ای است که مدیران و رهبران با توسل به ان وضعیت واحد یا سازمان تحت نظارت خود رادر اینده پیش بینی و ابزار و وسایل راه حل ها و راهبردهای مناسب برای تحقق هدف های از قبل تعیین شده را از قبل فراهم میکنند

کنترل:

کنترل فعالیتی است.که ضمن ان عملیات پیش بینی شده با عملیات انجام گرفته مقایسه میشود ودر صورت وجود اختلاف و انحراف بین انچه باید باشد و انچه که هست به رفع مشکل و اصلاح این نوع انحراف اقدامات لازم انجام میگیرد

اهــداف مديريــت:

در هر موسسه خدماتي ، بازرگاني و توليدي به جز اهداف مشترک ، مدیریت نیز هدفهاي خاصي دارد که بر اساس نياز و يا خواستهاي مالکين يا هيأت مدیره تعيين ميشوند

این اهداف عبارتنـد از:

تحكيم روابط انساني از طريق به كارگيري روشهای دموكراتيك 

شناخت روشهاي مختلف مديريتي

آشنايي با نمودارهاي سازماني مربوط به کارکنان و وظائف مديران

آشنايي با روش مقابله با عكس العملهاي کارکنان به هنگام ايجاد تغييرات در محيط كار و نحوه غلبه و برخورد با آن

سعي و كوشش در جهت ارتقاء سطح تخصص و مهارت کارکنان از طریق آموزشهاي مداوم

برنامه ریزی استراتژیک مدیران:

مدیریت استراتژیک راهکارها و تصمیم هایی که قرار است به ما و سازمان ما کمک کند تا در مسیر موفقیت و دستیابی به اهداف حرکت کنیم یا در تعریف ساده تر کجا هستیم و قرار است به کجا برسیم. در این مسیر مدیریت استراتژیک ما را یاری خواهد کرد و موجب تعیین عملکرد بلندمدت یک شرکت است. مدیریت استراتژیک را شامل یک مجموعه کامل از تعهدات، تصمیمات و اقدامات مورد نیاز برای یک سازمان برای رسیدن به رقابت استراتژیک و کسب بازده بالاتر میباشد.

 

                                                                                                 

  منبع: روشنگران راه زندگی