کارآفرین4 (حسین حجازی)

کارآفرین4 (حسین حجازی)

تحقق رویاهای مردی از جنس خدا، تنها با باور اینکه همه ی ما رسالتی به دوش داریم و باید آن را پیدا کرده و در راستای آن حرکت کنیم

حسین حجازی (باریج اسانس)


حسین حجازی در سال1324 در یکی از روستاهای کاشان به دنیا آمدند. پدرشان معلم و مادرشان خانه دار بودند. خانواده ی حجازی دارای سه پسر و سه دختر بودند که حسین فرزند ارشد خانواده بود. تمام دوران تحصیل خود را تا سال آخر دبیرستان در کاشان طی کرد و سال آخر را به همراه خانواده به تهران عزیمت کردند. وی در رشته ی ماشین الات کشاورزی دانشگاه بین المللی شیراز مشغول به ادامه ی تحصیل شد. در همین زمان بود که پدرش را از دست داد و تمام مسئولیت زندگی را به همراه مادرش به دوش کشید. شرایط سختی را متحمل بودند و باید در نبود پدر تمام مسئولیت اداره ی زندگی و سرپرستی خواهر و برادر های خود را هم بر عهده می گرفت. با تمام سختی ها دانشگاه را به اتمام رساند و در یک اداره ی کشاورزی در رشت مشغول به کار شد. همزمان با مشغول شدن به کار تصمیم به ازدواج گرفت و بعد از مدت کوتاهی فرزند اولش به دنیا آمد. در همین شرایط بود که به موسسه ی تازه تاسیس خاکشناسی واقع در کرج انتقال یافت. در سال 53-54 بود که از طرف همین موسسه برای آموزش آبیاری قطره ای به خارج از کشور اعزام شد. تکنولوژی آبیاری قطره ای بعد از آن در مزارع ایران بکار گرفته شد. روزگار به خوبی سپری می شد که متوجه بیماری سرطان همسرش شد. به همین دلیل بهتر دانست که به همراه همسر و دخترش به کاشان برود. در کاشان نیز در اداره ی کشاورزی کارش را ادامه داد. دو سال بعد به ریاست آنجا درآمد. سال 57 بود که او همزمان با کار کردن در  اداره ی کشاورزی، کارخانه ی اسانس گیری غیر فعالی را که بلغارستانی ها در کاشان تاسیس کرده بودند را احیا کرد و اولین قدم را در این زمینه برداشت(تقریبا در 33 سالگی). اولین کار خود را با گل محمدی آغاز کرد و برای اولین بار توانست اسانس این گل را بگیرد. آقای حجازی هیچ دانشی در زمینه ی اسانس گیری نداشتند ولی با اراده ای قوی و علاقه ای فراوان توانستند با مطالعه ی کتاب های علمی و مشورت گرفتن از اساتید مربوطه به خواسته ها و اهداف خود برسند. آن روزها مطلبی در کتابی خواند با این مضمون که کاشف اسانس، دانشمندی است عرب به نام ابو علی سینا! این جمله به او انگیزه ای داد تا بتواند ثابت کند که این کاشف ایرانی است نه عرب!

به دلایل سیاسی و اقتصادی آن دوران این کارخانه به مالکیت بنیادی دیگر درآمد و فعالیت آقای حجازی در آنجا به اتمام رسید. این خود عاملی بود که آقای حجازی در زمان زودتری خود را باز خرید کرد و با پولی که از این طریق به دست می آورد توانست کسب و کاری را که همیشه آرزویش را داشت دست و پا کند. تقریبا یک سال طول کشید که تمام وسایل و شرایط را برای افتتاح یک کارخانه ی اسانس گیری آماده کند. آرزوهای بزرگ این مرد بزرگ تنها به خودش محدود نمی شد و دوست داشت شیوه ی کاریش را تمام کارخانه های موجود آن زمان بکار ببندند تا از محصول با کیفیت بالاتری برخوردار باشند.  در برهه ای از زمان تصمیم گرفت برای معرفی اسانس خود به فرانسه سفر کند، اما با بازخوردی نامطلوبی روبرو شد. پس از بازگشت از فرانسه تصمیم گرفت با دقت بیشتری بر روی نحوه ی عملکردش کار کند تا این فرانسوی ها باشند که داوطلبانه اقدام به خرید و استفاده از اسانس های او بکنند. روزهه، هفته ها و ماه هاا تلاش برای این کار زمان گذاشت تا اینکه با اشتیاقی فراوان موفق به ساخت افشره ای کرد که امروزه موارد استفاده ی فراوانی دارد. از آن پس بود که ایده ی تاسیس باریج اسانس به ذهنش خطور کرد. نام باریج اسانس را از گیاهی پر از خواص دارویی بی نظیر به نام باریجه گرفته اند. بزرگترین هدف مهندس حجازی تهیه اسانس گیاهانی بود که دارای اثرات درمانی فراوانی بودند و می خواست از این اسانس ها برای درمان بیماری ها استفاده شود. با کمک یکی از دوستانش این عصاره ها را برای درمان بیماران استفاده می کردند تا اینکه به مرور با گسترش کار درصدد استخدام تعدادی ویزیتور و راه اندازی چند نمایندگی برآمدند. او برای رسیدن به هدفش از افراد زیادی به عنوان مشاور دعوت به عمل کرد تا بتواند تاثیر معجزه آسای این عصاره ها را به همه مخصوصا جامعه ی پزشکی نشان دهد. تیم تحقیقاتی که اعضای آن را بهترین اساتید تهران و اصفهان تشکیل می داد با او همکاری می کردند. در همین زمان بود که قوانین جدیدی از وزارت بهداشت و درمان نیز در این زمینه صادر شد که توانست افق های زیباتری را به نمایش بگذارد. بعد از آن محصولات این شرکت در تمام داروخانه ها عرضه می شد و پزشکان برای درمان بیماری های مختلفی از این عصاره ها استفاده می کردند. گذر از تمام سختی های راه برای مردی که هدفش را مشخص کرده بود، انقدرها مسئله ی ناممکنی نبود که در میانه ی راه متوقف شود و تمام رسالتی که با تمام وجود باورش داشت را  به فراموشی بسپارد. تحقق رویاهای مردی از جنس خدا، تنها با باور اینکه همه ی ما رسالتی به دوش داریم و باید آن را پیدا کرده و در راستای آن حرکت کنیم، به همه ی ما راه را نشان می دهد تا همه جزء مردمانی باشیم که از خود اثری به جا بگذارند و بروند. آقای حجازی در خرداد ماه سال 1390 دار فانی را وداع گفتند. امروزه شرکت باریج اسانس تحت مدیریت دخترشان فعالیت خود را ادامه می دهد.